(1850) مرجئه
پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) و در سده های نخست اسلامی، مفهوم ایمان نقطه آغاز مجادلات فکری در میان مسلمانان بود. اهمیت این موضوع نظریه های گوناگون و مختلفی در این باب برانگیخت. در نتیجه فرقه ها و گرایش های متعدد کلامی با تفکراتی ویژه پدیدار شدند که مرجئه نیز یکی از آنها است. بنیانگذار این تفکر، حسن بن محمد حنیفه در نیمه دوم قرن نخست هجری در شهر کوفه بود. وی به تبیین و بسط اندیشه هایی پرداخت که بعدها سنگ بنای تفکر ارجائی شد. به تدریج نظریات و عقاید این فرقه در اقصی نقاط بلاد اسلامی رواج یافت و پیروان و طرفدارانی به گرد آن جمع آمدند. در این تفکر، ایمان فارغ از عمل است و صرفاً به اقرار زبانی یا تصدیق قلبی و یا مجموع این دو، اطلاق می شود. عدم بیان حکم مرتکب کبیره، اقامه جماعت با هر امام و حاکمی ـــ اگر چه ستمکار باشد ـــ و پیروی از آنان برای حفظ وحدت اسلامی، از جمله آموزه های ایشان بود. این رویکردها باعث شد تا کسانی که از شریعت و عمل به ارکان دین گریزان بودند و در عین حال، سودای دینداری در ایشان بود، به این فرقه گرایش یابند. حاکمان ستمکار و فاسق جوامع اسلامی نیز برای حفظ حکومت و قدرت، چنین نگرشی را سودمند یافته، به تبلیغ، ترویج و دفاع از این فرقه پرداختند. اما این آرای باطل و پوچ، هرگز از منظر ائمه اطهار پوشیده نماند و ایشان به رد آنها و نهی مسلمانان از این عقاید پرداختند. این فرقه در سده سوم، افول کرد؛ امّا پاره ای از اندیشه ها و باورهای آنان از میان نرفت و در فرقه های دیگر جذب شد و تا کنون نیز دوام یافته است.